نوروز، «نو شدن» است؛ نو شدن روز و روزگار، و «ایجاد تازگی و طراوت»؛ یا دقیق تر «ایجاد نوآوری و تغییر در زندگی». نوروز نماد نو شدن است، با تغییر در زمان و ایجاد وقفه ای در لحظه؛ آغاز تازه ای را شروع می کنیم و می آموزیم که چگونه نو شویم و تغییر کنیم. هر سال راهی برای نو شدن پیدا می کنیم. امسال هم نو می شویم؛ و « کهنه ها»، «کلیشه ها»، «تکراری ها» را دور می ریزیم.
🔶 نوروز نمادی از طبیعت است: نوروز منبع معنایی و فرهنگ قابل توجهی برای تفکر کردن درباره طبیعت است.
🔻نوروز فرصتی است تا از خود بپرسیم، ما با طبیعت چه کردیم؟، خود را مآخذه کنیم و مسئولیت خود را در برابر طبیعت به هم یادآور شویم.
🔻 نوروز از سویی نشاندهنده استمرار روح، جان و کالبد یک هستی جمعی به نام ایران و از طرف دیگر، لحظه تغییر برای ما است.
🔻نوروز فرصتی است تا از خود بپرسیم، چه چیزی را میخواهیم تداوم بخشیم و برای ایجاد چه تغییری اقدام خواهیم کرد؟
🔻نوروز یعنی تغییر در زندگی و اندیشیدن به تغییر.
🔻لحظه نوروزی، لحظه سرگرمی، سرخوشی و غفلت نیست، بلکه لحظه گفتوگو، اندیشیدن و آگاه شدن است.
🔻تعطیلات نوروز به معنای فراموشی، بیتفاوتی و بیمسئولیتی انسان ایرانی نیست، بلکه به معنای تأمل برای تغییر و خلق انرژی عاطفی و آگاهی موثر برای تغییر است.
🔶 نوروز، متن فربهای است که در آن میتوان برای التیام بخشیدن به دردهای روحی و رنجهای معنوی انسان ایرانی، رمز و نشانگان مناسبی یافت.
🔻نوروز، فضایی آیینی است تا انسان ایرانی با خود و همنوعانش گفتوگو کند و در این تعامل چهره به چهره، درباره دردها، غمها، اضطرابها، ناامنیها، تنهاییها و رنجهای خود سخن بگوید.
🔻نوروز فرصتی است تا هر کس تجربه زیسته اصیل و یکتا، آن نو بودگی در این عالم را بشناسد و تمام توانش را برای بیان آن تازگی و عرضه آن به خود و دیگری اعمال کند.
🔻تجربه همدلی و همراهی وجود ما را صیقل می دهد و به ما فرصت می دهد تا ما نوشویم. تجربه همدلی و همراهی، تجربه اصیلی است که نوعی خلاقیت و آفریدن اخلاقی و انسانی را در روح، روان و ذهن ما ممکن و جاری می سازد.
🔻 نوروز ارتباط و تعامل است، همه آیین ها از جمله نوروز فضای اجتماعی است تا انسان ها با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، با هم سخن بگویند و به شیوه های گوناگون به یکدیگر توجه کنند. نوروز فرصتی است برای دیدن، توجه کردن و ارتباط برقرار کردن با دوستان، آشنایان و انسان هاست.
🔻در این «فضای ارتباطی» ما فرصتی پیدا می کنیم حرف های تازه بشنویم یا سخن های تازه بگوییم. در این فصای آیینی، «انرژی عاطفی» خلق می شود که ما می توانیم دردها و رنج های دیگران را احساس کنیم و در عین حال شادی ها و انرژی های تازه ای را پیدا کنیم.
🔻به قول حاجی فیروز «ابراب خودم چرا نمی خندی». خنده حاجی فیروز، خندیدن نیست، شیوه ای از دیدن و نگریستن به خود، جامعه و جهان است؛ شیوه ای که امکان ها را می بیند و بر قابلیت انسان برای ساختن، ایمان دارد.
☘️باری، با همه سختی ها، دست در دست هم می گذاریم و سالی تازه را آغاز می کنیم و با همه فلاکت های این روزگار، همراه با حاجی فیروز می سراییم «ابراب خودم سر تو را بالا کن».
موضوعات پرستاری ، پزشکی و بهداشت جسمی و روانی, ورزش و سلامت معنوی اجتماعی